بررسی تطبیقی خداشناسی رنه دکارت و علامه طباطبایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه قم

2 استاد دانشگاه قم

چکیده

از جمله مباحث فلسفی که در طول تاریخ مورد بحث قرار گرفته است، براهین اثبات خدا می‌باشد. در غرب و شرق، فلاسفه برهان‌های مختلفی برای اثبات وجود خدا ارائه کرده‌اند.
در این مقاله سعی شده است تا براهین خداشناسی از منظر دو فیلسوف برجسته شرق و غرب ـ علامه طباطبایی و رنه دکارت ـ به صورت تطبیقی، بررسی شود. رنه دکارت که با آمدن او فلسفه غرب تحول بنیادین یافت، دغدغه اصلی‌اش شناخت یقینی بود. دکارت برای تضمین چنین شناختی، وجود و عنایت خداوندی را شرط می‌داند. از این رو در صدد اثبات وجود خدا بر آمده است و برای نیل به این منظور از دو برهان فطری و وجودی بهره جسته است. علامه طباطبایی نیز با براهین متعددی ـ از جمله برهان فطرت و صدّیقین و ... ـ به اثبات خدا پرداخته است و متقن‌ترین آن براهین را برهان صدّیقین می‌داند. برهان صدیقین در طول تاریخ فلسفه شرق، تطوّرات تکاملی خود را پشت سر گذاشت تا اینکه در دوره علامه طباطبایی به مرحله کمال نهایی‌اش رسید. تقریر ایشان از برهان صدیقین ویژه و مبتکرانه است؛ چون بر هیچ مقدمه‌ای از مقدمات فلسفی تکیه ندارد.
با اندک تأملی می‌توان در موضوع اثبات وجود خدا، بین براهین دکارت و برهان‌های علامه طباطبایی نوعی هم‌زبانی و قرابت برقرار کرد که در این مقاله به این موضوع پرداخت شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The comparative study of the theology of Rene Descarte and Allameh Tabatabaei

نویسندگان [English]

  • hamid amannajad 1
  • mahdi monfared 2
1 University of Qom
2 Professor at Qom University
چکیده [English]

One of the philosophical issues, which has been discussed throughout history, is the proof of God. In the West and the East, philosophers have presented various arguments to prove the existence of God. In this paper, we have tried to study the theological doctrines from the perspective of two prominent philosophers from the East and West, Allameh Tabatabai and Rene Descartes, in a comparative way. Rene Descartes, who, with his coming to Western philosophy, found a fundamental transformation, his main concern was a certainty. To ensure such a cognition, Descartes condemns the existence of God. Hence, he has tried to prove the existence of God and, for this purpose, has used two inventive and existential arguments.
Allamah Tabatabai also has proved by God with various arguments, including the proof of nature and the truth and the proof of God, and the most reliable of these is the proof of the proofs. In the history of Eastern philosophy, Sedghigh's argument passed its evolutionary development until it reached its final stage in the time of Allamah Tabatabai. His presentation is a special and ingenious verdict of the faithful, since he does not rely on any prelude to philosophical preconditions.
With a small amount of reflection on the issue of proving the existence of God, between the arguments of Descartes and the arguments of Allamah Tabatabai, there is a kind of symbiosis that has been discussed in this article.

کلیدواژه‌ها [English]

  • God
  • the existence of God
  • proof of the veracious
  • Descarte
  • Tabatabai