دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
اشارات نحوی در المیزان علامه طباطبائی(ره)
7
26
FA
قادر
پریز
ghpariz@yahoo.com
10.22054/tat.2018.31759.56
مفسر <em>قرآن</em> کریم باید در علوم قرآنی و علوم ادبی چنان مهارت و دانشی داشته باشد که بتواند به امر مهم تفسیر بپردازد و تفسیر بدون تبحر و مهارت در این علوم ممکن نیست. یکی از مهمترین این علوم، علم نحو است که پایه و اساس بسیاری از علوم دیگر قرآنی و ادبی است. علامه طباطبایی<sup>(ره)</sup> در تفسیر <em>المیزان</em> که آن را به روش تفسیری <em>قرآن</em> به <em>قرآن</em> انجام داده، گاهی بهاجمال و گاهی بهتفصیل به مباحث علم نحو اشاره کردهاست. ایشان در طرح موضوعات نحوی، ضمن طرح مباحث نحوی در دو مکتب بصری و کوفی، به هیچ یک از این مکاتب تعصب نشان ندادهاست، بلکه هر وجه اعرابی را که با معنا و روش تفسیری وی سازگاری بیشتری داشته، پذیرفتهاست و تفسیر خود را بر مبنای آن ادامه دادهاست. در این مقاله، سعی شده با روش توصیفیـ تحلیلی، برخی از مباحث نحوی که علامه در تفسیر <em>قرآن</em> استفاده کردهاست، استخراج و نحوة کاربرد و تعامل مفسر با آنها بررسی و شرح داده شود تا ضمن بیان اشارات نحوی علامه، با روش تعامل او با علم نحو بیشتر آشنا شویم.
علامه طباطبائی,تفسیر,نحو,اعراب,المیزان
https://tat.atu.ac.ir/article_9229.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9229_205ebbb4b7840edaff4608708c302f38.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
جایگاه اصل علیت در اندیشه اسلامی(با تاکید بر آراء علامه طباطبائی)
27
44
FA
حمیدرضا
بصیری
استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
basiri_hr@yahoo.com
10.22054/tat.2017.14872.29
اصل علیت یا برهان علیت (The Causal or cosmological Argument) از دو جنبة خداشناسی و انسانشناسی و نیز مسائل مربوط به این دو حایز اهمیت است. از جنبة خداشناسی، اصل علیت دستکم از لحاظ تأثیر مقدمات استدلال به عنوان علت بر نتیجة استدلال، مبنای تمام استدلالهای اثبات ذات احدیت است و از جنبة انسانشناسی ارتباط این اصل با توحید افعالی و اختیار انسان، باب گستردهای را باز میکند که زیربنای بسیاری از مبانی انسانشناسی قرار میگیرد. از این رو، بحث دربارة مسایل اصل علیت از اصلیترین و مهمترین مباحث فلسفه و اندیشة اسلامی از ابتدا تاکنون بودهاست. در میان اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، اصل علیت مبنا و ریشة تمام استدلالهای دیگر شناخته شدهاست. در دورة جدید، از سوی برخی از دانشمندان، شبهاتی بر اصل علیت وارد آمدهاست تا آن را از مبنا نادرست یا مردّد بدانند. به همین دلیل، فلاسفة اسلامی معاصر توجهی دوچندان به تبیین این اصل اساسی داشتهاند. علامه طباطبایی به عنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان و فیلسوفان در آثار خود، جنبههای گوناگون اصل علیت را بررسی کردهاست. این مقاله با روش مطالعة کتابخانهای به دنبال پاسخ به این سؤال کلی است که پذیرش و باور به اصل علیت چه جایگاهی در فکر و اندیشة اسلامی دارد؟ بنا بر این هدف، ابتدا مبانی و کلیات دیدگاه فلاسفة اسلامی و متکلمان دربارة اصل علیت احصا شدهاست و با تأکید بیشتر بر نظرات علامه طباطبایی به پاسخ این سؤال دست خواهیم یافت.
اصل علیّت,اندیشة اسلامی,فلسفة اسلامی,علامه طباطبایی
https://tat.atu.ac.ir/article_9230.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9230_6986efe26b260d761b8133a66e7599f7.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
پیوند شکاکیت و متافیزیک در فلسفه کانت و علامه طباطبایی
445
72
FA
محمدرضا
عبدالله نژاد
دانشیار گروه آموزشی فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
abdollahnejad1354@gmail.com
علیرضا
محمدزاده قبادلو
کارشناسی ارشد گروه آموزشی فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
gobadlu@gmail.com
10.22054/tat.2018.30881.67
مقالة حاضر با تمرکز بر این سؤال که «آیا متافیزیک توان مقابله با چالشهای شناختی را دارد یا نه؟»، به بحث تطبیقی دربارة نحوة پیوند شکاکیت و متافیزیک در فلسفة کانت و علامه طباطبایی میپردازد. تفاوت شرایط تاریخی زمان کانت و علامه، تفاوت دیدگاه آنها در باب متافیزیک و نیز تفاوت رویکرد فلسفی آنها از جمله مواردی هستند که نوشتة حاضر با تأکید بر آنها سعی میکند به سؤال مذکور پاسخ دهد. گفتنی است که شرایط نامناسب علم، دین و اخلاق در زمان کانت و نیز علاقة وی به این سه حوزه، کانت را وادار نمود تا با تفکیک دو تلقی متفاوت از متافیزیک (یعنی متافیزیک طبیعت و متافیزیک متعالی)، و به تبع آن، با اتخاذ یک رویکرد متفاوت در فلسفه، به انتقاد از متافیزیک (متعالی) بپردازد و آن را در پاسخگویی به شکاکیت و چالشهای آن ناتوان بداند. این در حالی است که شرایط تاریخی زمان علامه طباطبایی و تلقی خاص وی از متافیزیک (که ریشه در سنت فلسفة اسلامی دارد،) او را به طرح این ادعا کشاندهاست که متافیزیک نه تنها توان پاسخگویی به شکاکیت و چالشهای موجود را دارد، بلکه همة علوم نیازمند متافیزیک هستند و در واقع، همة دانشهای بشری بدون آن در معرض شکاکیت و تهدیدهای آن قرار دارند.
شکاکیت,متافیزیک متعالی,متافیزیک طبیعت,علامه طباطبایی,ایمانوئل کانت
https://tat.atu.ac.ir/article_9231.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9231_05776bc36981fed9690f00212ca6df67.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
عرضة روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
73
97
FA
مهرناز
گلی
استادیار دانشکدة الهیات گروه علوم و قرآن و حدیث، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
dr.goli92@gmail.com
اذر
زارعی
کارشناسی ارشد دانشکده علوم قرآنی زاهدان
zarei_azar@yahoo.com
10.22054/tat.2018.33274.61
نخستین معیار در ارزیابی صحت متن حدیث، <em>قرآن کریم</em> است؛ به این معنا که اگر احادیث وارده از پیامبر اکرم<sup>(ص)</sup> و ائمة اطهار با محتوای <em>قرآن</em> سازگار باشندف پذیرفته هستند، و در صورت ناسازگاری و مخالفت با نصوص و محکمات قرآنی به کنار افکنده میشوند، حتی اگر اسناد احادیث صحیح و معتبر باشند. لذا مقالة حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی روش علامه طباطبایی را در تفسیر <em>المیزان</em> دربارة عرضة روایات بر آیات بررسی میکند و نتیجه میگیرد که ردّ روایات پس از عرضه به دلایل، مخالفت با سیاق و ظاهر آیه، مخالفت روایت با سیاق آیه در بیان مکی و مدنی، ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل تکذیب روایت با سیاق و حمل کلّ آیه بر یک واژه است و پذیرش روایت هم به دلیل موافقت با <em>قرآن</em> و آیة <em>قرآن</em>، استعمال <em>قرآن</em>، از راه جری و تطبیق است که علامه به بررسی دقیق این موارد در
طباطبایی,المیزان,عرضه,روایات,آیات
https://tat.atu.ac.ir/article_9232.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9232_3d3e8cc0f59e1214de1cfbe912e28ee7.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
مقایسة نظرات ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی دربارة عالم ذر
93
118
FA
محسن
حبیبی
mohsenhabibi212@gmail.com
محمد حسن
مشکی
دانشجوی کارشناسی ارشد پیام نور گروه علوم قرآن و حدیث، تهران، ایران
m.h.meshki313@gmail.com
10.22054/tat.2018.32555.58
بحث عالم ذر از دیرباز تاکنون از جمله مباحث پرچالش میان مفسران <em>قرآن</em> کریم، متکلمان و فلاسفة مسلمان بودهاست. ریشة این مسائل هم مربوط به آیة 172 از سورة اعراف و احادیث وارده پیرامون آن میباشد. ملاصدرا آن را متعلق به عالَم عقول یا علم الهی میداند و معتقد است این عالم که در آن خداوند از همة اولاد آدم اقرار به ربوبیت خود را گرفته، مربوط به عالمی به نام عالم عقول مفارق است. به نظر صدرا، در عالم ذر همین وجودات نفسانی عالم دنیا به صورت بسیط و دارای وحدت جمعی موجود هستند و حقیقت توحید به انسان فهمانده شدهاست، اما علامه طباطبایی میگوید این عالم همان نشئة ملکوتی انسان است که در عین اینکه جنبة ملکی دارد، اگر به وجود ملکوتی خود از راه دلش توجه کند، آن معارف کلی توحیدی را درک میکند. جوادی آملی با وجود آنکه در مبانی فلسفی معتقد به حکمت متعالیة صدرایی است و خودش هم شاگرد بارز علامه طباطبایی است، اما در این زمینه، اندکی از استادان خود فاصله میگیرد و میگوید این عالم همان فطرت و سرشت انسان است؛ یعنی عالم ذر و میثاق، همان عالم فطرت و شهود قلبی است. به نظر او، هرگاه انسان به ساختار درون خود رجوع کند، چون خدا او را با سرمایة توحیدی خلق فرمودهاست، میتواند آن حقایق کلی توحید ربوبی را درک کند. به نظر نویسندگان، سخن هر سه نفر از باب حمل شایع و مصداق به یک چیز برمیگردد وآن وجود نشئهای به نام ذر، بدون تقدم زمانی و واجد تقدم رتبی و مکانی نسبت به عالم طبیعت است که در آن حقایق توحیدی بر انسان عزضه شدهاست، ولی آنچه که با ساختار کلام وحی و اشهاد انسانها بر نفوس خویش سازگارتر مینماید، بیان علامه جوادی آملی است<em>.</em>
عالم ذر,میثاق ربوبیت,عالم فطرت,عالم عقول,علم الهی
https://tat.atu.ac.ir/article_9233.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9233_0fe9c2789cf3488560724dbbcc801106.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
4
7
2018
02
20
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و علامه طباطبایی در فهم استفهامات قرآنی
119
138
FA
علی
محمدی آشنانی
استادیار گروه علوم قرآن و تفسیر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم تهران، ایران
dr.mohammadi.quran@gmail.com
فاطمه السادات
ارفع
دانشجوی دکتری رشتة تفسیر تطبیقی موسسة آموزش عالی کوثر، قم، ایران
fa_arfa@yahoo.com
10.22054/tat.2018.33990.60
استفهام از سبکهای زیبای قرآنی برای بیان حقیقت و آگاهی دادن به مخاطب است. غالب استفهامهای <em>قرآن</em> در بر دارندة اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. دانشمندان علم بلاغت، معانی ثانویة متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمردهاند. در نوشتار حاضر، با روش تطبیقی دیدگاه زمخشری و علامه طباطبایی در فهم استفهامات قرآنی بررسی شدهاست. هرچند شباهتهای بسیاری در تبیین معنای ثانویة استفهام در دو تفسیر وجود دارد، لیکن وجوه اختلافی هم مشاهده میشود. تفاوت برداشت دو مفسر در فهم معنای استفهام، بیان نشدن معنای ثانویه از جانب یکی از دو مفسر یا از جانب هر دو مفسر، نمونههایی از این وجوه اختلاف است. تفاوت برداشت دو مفسر از عواملی ناشی میشود که مهمترین آنها، توجه به سیاق کلام، قرینههای لفظی و معنوی و نیز مخاطب آیه است.
استفهام,معانی ثانویه,زمخشری,علامه طباطبایی
https://tat.atu.ac.ir/article_9234.html
https://tat.atu.ac.ir/article_9234_a9bbdd86e9b7f8755be598047609c85b.pdf