per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
30
7
10.22054/tat.2019.47726.85
10541
Research Paper
بازخوانی قرآنی- عرفانی گناه ناکرده آدم (ع)؛ دیدگاهی نو در سازگاری دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی
بازخوانی قرآنی- عرفانی گناه ناکرده آدم (ع)؛
دیدگاهی نو در سازگاری دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی
کاوس روحی برندق
14rohi@gmail.com
1
عضو هیئت علمی و مدیر گروه علوم قرآن و حدیث
بر اساس ظهور ابتدایی آیات متعدد قرآن، حضرت آدم (ع) با نافرمانی در برابر دستور الهی مبنی بر عدم نزدیکی به شجره، دچار وسوسه شیطان و ظلم و معصیت شد. این آیات خاستگاه یکی از مهمترین شبهات مطرح پیرامون عصمت حضرت آدم (ع) گردیده است که چگونه پیامبر خدا که معصوم است دچار چنین خطای فاحشی شده است. این مقاله انواع برون رفت هایی را که توسط دانشمندان اسلامی در پاسخ شبهه نامبرده ذکر شده است، پس از گردآوری و تحلیل، مورد نقد و ارزیابی قرار داده و سرانجام به دیدگاهی نو در این زمینه و به این نتیجه دست یافته است که تنها دیدگاه بی اشکال در برون رفت از شبهه نامبرده تفسیر نهی مورد اشاره در آیات به دستور ارشادی با هدف تحریص و ایجاد انگیزه و ترغیب حضرت آدم (ع) بوده و آن بزرگوار هیچ گناهی را مرتکب نشده است و این دیدگاه در واقع ترکیب دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی می باشد.
بر اساس ظهور ابتدایی آیات متعدد قرآن، حضرت آدم (ع) با نافرمانی در برابر دستور الهی مبنی بر عدم نزدیکی به شجره، دچار وسوسه شیطان و ظلم و معصیت شد. این آیات خاستگاه یکی از مهمترین شبهات مطرح پیرامون عصمت حضرت آدم (ع) گردیده است که چگونه پیامبر خدا که معصوم است دچار چنین خطای فاحشی شده است. این مقاله انواع برون رفت هایی را که توسط دانشمندان اسلامی در پاسخ شبهه نامبرده ذکر شده است، پس از گردآوری و تحلیل، مورد نقد و ارزیابی قرار داده و سرانجام به دیدگاهی نو در این زمینه و به این نتیجه دست یافته است که تنها دیدگاه بی اشکال در برون رفت از شبهه نامبرده تفسیر نهی مورد اشاره در آیات به دستور ارشادی با هدف تحریص و ایجاد انگیزه و ترغیب حضرت آدم (ع) بوده و آن بزرگوار هیچ گناهی را مرتکب نشده است و این دیدگاه در واقع ترکیب دیدگاه صدر المتالهین و علامه طباطبایی می باشد.
https://tat.atu.ac.ir/article_10541_82006d7414f251ae46b17f65775de772.pdf
عصمت
حضرت آدم (ع)
دستور ارشادی
تحریص
ترک اولی
عصمت
حضرت آدم (ع)
دستور ارشادی
تحریص
ترک اولی
per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
52
33
10.22054/tat.2020.47785.88
10577
Research Paper
بررسی شفاعت برزخی در قرآن، روایات و اندیشۀ تفسیری علامه طباطبائی(ره)
A Study of Intercession in Purgatory in the Quran, Narratives, and the Thoughts of Allameh Tabataba’i
روح الله محمد علی نژاد عمران
r_alinejad_omran@yahoo.com
1
کامران اویسی
oveysi@maaref.ac.ir
2
استادیار دانشگاه علّامه طباطبائی، گروه علوم قرآن و حدیث، تهران، ایران
استادیار گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران
اگرچه اصل شفاعت از امور مسلّم بین مسلمانان است اما اینکه محدوده شفاعت، علاوه بر قیامت، برزخ را هم شامل شود، همواره میان اندیشمندان شیعی مورد بحث بوده است. به گونهای که شفاعت در برزخ موجب آمرزش گناهان شده و از سویی مایه ارتقاء رتبی و تعالی درجه معنوی افراد شود. علامه طباطبائی وجود شفاعت در عالم برزخ را نپذیرفته و استعانتهای معصومان (ع) در برزخ را نوعی اجازه تصرّف از سوی خدا در عالم برزخ میداند. لذا معتقد است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمیشود زیرا از دیدگاه ایشان بحث شفاعت پس از مسجّل شدن ورود به بهشت یا جهنم معنا مییابد و برای این منظور نیز به برخی روایات استناد میکنند. در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاههای مطرح، و نقد و بررسی ادلۀ آراء ایشان روشن میگردد که با توجه به اطلاق ادلّه آیات و روایات و عدم تقیید آیه به شفاعت در قیامت و شمولیت آن نسبت به عالم برزخ، نیز توجه به مثالیّت عالم برزخ و وجود پدیدههای دنیا در آن عالم با مرتبه شدیدتر، و استمرار شفاعت پیامبر(ص) از دنیا تا برزخ و نیز قیامت، و التفات به اصل تخویف و ترساندن و هشداردهی برای پیشگیری از وقوع گناه در دین اسلام و نیز اصل سبقت گیری رحمت الهی بر غضب او و همچنین اصل نجات بخشی انسان، میتوان امکان شفاعت برزخی را اثبات نمود. و اینکه شفاعت در برزخ نیز وجود دارد.
Although intercession is taken for granted among Muslims, whether its scope covers purgatory as well as resurrection has been a point of disagreement among Shi’a thinkers. This is so that intercession in purgatory leads to the remission of sins, and also promotes the spiritual rank of individuals. Allameh Tabataba’i has not accepted intercession in purgatory, and considers the aid of the infallibles in purgatory to be a kind of permission of authority from God in the world of purgatory. Therefore, he believes that intercession is not realized in the worlds prior to resurrection because in his view, intercession is done after it is decided whether the individual belongs to heaven or hell. He refers to certain narratives to support this view. In the present paper, the emergent views are studied, and Allameh Tabataba’i’s reasoning is criticized and analyzed. It is explained in the paper that considering ayahs and narratives and the non-exclusionary nature of the ayahs regarding resurrection and its inclusion of purgatory, and also considering the nature of purgatory and the existence of worldly phenomena in that world with a higher rank, and the continuous intercession of the Prophet (PBUH) in this world, in purgatory, and finally during the resurrection, and also with emphasis on the principle of intimidation and warning in the world in order to prevent sins being committed, and the principle of God’s mercy being more powerful than his wrath, and also the principle of rescue, intercession in purgatory can be proven.
https://tat.atu.ac.ir/article_10577_c6e9be6654927e27a40db7d7d678596b.pdf
برزخ
شفاعت
طباطبائی
قرآن
روایت
قیامت
purgatory
intercession
Allameh Tabataba’i
Quran
narrative
Resurrection
per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
78
51
10.22054/tat.2019.36359.69
10546
Research Paper
تحلیل و بررسی مبانی مشروعیت و ماهیت، حکم حکومتی از منظر علّامه طباطبائی (ره)
An Analysis of the Principles of Legitimacy and Nature, and Governmental Decree from the Viewpoint of Allameh Tabataba’i
مجید بیگی
majidbigy@gmail.com
1
صالح حسن زاده
hasanzadeh@atu.ac.ir
2
دانشگاه علامه طباطبائی،مدرس گروه معارف اسلامی
دانشیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران
ابعاد و زوایای مختلف حکم حکومتی همواره در نزد متفکران اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ازجمله مهمترین آنها بحث از ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی است. علّامه طباطبائی صدور حکم حکومتی را در عرضِ حکم شرعی برای ادارة جامعة اسلامی از سوی ولیّ امر مشروع میداند و معتقد است حاکم اسلامی، از جانب خداوند متعال، مجاز است به صدور احکام حاکمیتی اقدام نماید که این احکام بهمانند احکام شرعی معتبر بوده و لازمالاجرا و واجبالاطاعه است. علّامه نسبت به شناخت ماهیت احکام حکومتی، احکام حکومتی را احکامی مستقل میداند که ولیّ امر ضمن التزام به مشورت در وضع، بهصورت مستقل و بدون دخالت دیگران، اقدام به صدور آن مینماید. این احکام برای تأمین نیازهای متغیّر و غیرفطری افراد جامعه، ضمن مخالفت نکردن با شرع مقدس و بهشرط تأمین موافقت حکم با شرع، برحسب تأمین مصلحت امت اسلامی، بهصورت موقت وضع میشود. احکام حکومتی میتواند به اختلاف اعصار و امصار مختلف شود و با برطرفشدن اهداف و مصالحی که موجب وضع آنها شده، بهصورت خودکار مرتفع گردد. این پژوهش به روش کتابخانهای و به شیوة توصیفی- تحلیلی، اسناد و دادههای جمعآوریشده از آرا و اندیشة علّامه طباطبائی را مورد تحلیل و تحقیق قرار داده و به بررسی ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی از منظر ایشان پرداخته است.
The various dimensions and aspects of governmental decrees have long been discussed by Islamic thinkers. One of the most important of these is the discussion of the nature and basis of the legitimacy of a governmental decree. Allameh Tabataba’i considers the issuance of a verdict of government in the wake of a religious order for the administration of the Islamic society by an authority to be legitimate, and he believes that the ruler of Islam is permitted by God to issue governmental rulings and these are as credible as legitimate decrees and must be employed and followed. In recognizing the nature of governmental rulings, Allameh Tabataba’i considers state orders to be independent judgments which the authority makes independently and without interference from others, while taking consultations into consideration. These ordinances are issued to meet the changing needs of individuals on the condition that they do not oppose the holy religion with the aim of securing the consent of the law. These can change through time according to different needs, and once the goals are met, the decrees are lifted. The research method was library research with a descriptive-analytic method and documentary. The opinions and thoughts of Allameh Tabataba’i were investigated and analyzed to research the legitimacy of governmental decrees from his viewpoint
https://tat.atu.ac.ir/article_10546_4a8e7b080c0922536d03f063128abf09.pdf
حکم حکومتی
احکام متغیّر
ولیّ امر
مبانی مشروعیت
ماهیت
Governmental Decree
Ruler
Nature
Principles of Legitimacy
per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
101
81
10.22054/tat.2019.40828.76
10544
Research Paper
آینده و وراثت صلحا در قرآن با تأکید بر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی (ره)
The Future and Inheritance of Righteous Men in the Quran with an Emphasis on Fakhr Razi's and Allameh Tabatabai's Perspectives
محمد صدقی آلانق
sedghi@atu.ac.ir
1
استادیارگروه معارف اسلامی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
قرآن کریم از واژههایی صحبت میکند که حاکی از آیندهای امیدوارکننده است. از ظاهر آیات میتوان برداشت کرد که در آن آینده، وراثت صلحا، جانشینی مؤمنین صالح، و سرانجام غلبة دین بر ادیان خواهد آمد. مقالة حاضر به بررسی این مسئله از دیدگاه علّامه طباطبائی، از مفسران شیعه، و نیز فخر رازی، از مفسران معروف اهل سنّت، میپردازد. بر این اساس، برای تبیین مسئله ازنظر علّامه طباطبائی و فخر رازی، به روش کتابخانهای و مراجعه به تفسیر خودشان و نیز با شیوة توصیفی- تحلیلی، موضوع مورد بررسی قرار گرفت. حاصل بررسی اینکه، غلبة اسلام بر ادیان و وراثت و استخلاف از دید المیزان در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) است؛ اما نظر مفسران اهل سنّت، باوجود روایات معتبر فریقین و تخصیص آنها غلبة دین بر ادیان را بر زمان حضرت مهدی (عج)، پراکنده است و این مفسران آیات را مرتبط ندانسته و مفهومی روشن، بهویژه در مورد غلبة دین ارائه ننمودهاند. برخی از آنان مانند فخر رازی بر این هستند که مراد از وراثت و استخلاف متّقیان، وراثت آنان در بهشت از کافران است و عدهای از مفسران اهل سنّت استخلاف را به خلافت سه خلیفة اول بعد از پیامبر (ص) تطبیق نمودهاند که فخر رازی از آنان است.
The Holy Qur'an speaks of words that represent a hopeful future. From the appearance of the verses it can be considered that in the future, the inheritance of righteous men, the succession of the righteous believers, and finally the dominance of religion over other religions will occur. The present paper inquires about Allameh Tabataba'i's opinion as a Shiite scholar and Fakhr Razi’s opinion as a Sunni scholar on this matter. Accordingly, the subject was studied to explain the issue in terms of Allameh Tabataba'i and Fakhr Razi’s opinions through a library research approach, by referring to their own interpretation and using descriptive-analytic method. The result of the study is that the dominance of Islam over religions, inheritance and caliphate in al-Mizan is at the time of the advent of Imam Mahdi (AJ) , but the opinion of the Sunnis scholars, despite the valid narratives of Farighein and their opinion on the dominance of religion over other religions at the time of Imam Mahdi (AJ) is dispersed and these scholars did not relate the verses and did not provide a clear concept of the dominance of religion in particular. Among the Sunni scholars, the opinion of Fakhr Razi is that inheritance and caliphate of righteous men is in paradise and some Sunni scholars have adapted the caliphate of the first three caliphs after the Prophet (PBUH), which Fakhr Razi is one of them.
https://tat.atu.ac.ir/article_10544_02db802526bc5509aab194b7d6e5027e.pdf
اسلام
متقین
اظهار
استخلاف
مهدی (عج)
Islam
righteous men
Caliphate
Mahdi (AJ)
per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
120
103
10.22054/tat.2019.39565.75
10543
Research Paper
رویکرد علّامه طباطبائی (ره) به ادلّة مُثُل افلاطونی در فلسفة صدرایی
Allamah Tabatabai's Approach to the Arguments of Plato’s Forms in Mulla Sadra's philosophy
ابراهیم رستمی
rostamiebrahim67@gmail.com
1
استادیارگروه معارف، دانشگاه علوم پزشکی، شیراز، ایران
مسئلة مُثُل یکی از اساسیترین مسائل هستیشناسی است که برای اولینبار افلاطون آن را مطرح و از مبانی فلسفة خویش قرار داد، منتهی تا به امروز یکی از پیچیدهترین مسائل الاهیات بالمعنی الأخص باقی مانده است. صدرالمتألهین، بر اساس اصالت وجود، تفسیر خاصی از آن ارائه کرده و معتقد است که تنها راه رسیدن به مُثُل، شهود مستقیم آنهاست؛ اما درعینحال در اقامة برهان برای اثبات مُثُل از هیچکوششی دریغ نکرده است. دیدگاه علّامه طباطبائی این است که هیچیک از براهین عقلی اثبات مُثُل، کافی و تام نیست و معتقد است دلایل اقامهشده اعم از مدّعاست و بهوسیلة براهین مذکور تنها موجود مجرد عقلی بهعنوان واسطة در فیض و مدبّر موجودات طبیعی اثبات میشود و بدیهی است که اثبات امر اعم، مستلزم اثبات امر اخص نیست و اگر گفته شود که وجود ارباب انواع و مُثُل نوریه با دریافتهای عقلی میسور نیست، بلکه با ادراکهای شهودی و دریافتهای ذوقی قابلدرک است، همانگونه که قائلین به مُثُل بر این باورند؛ بنابراین مسئلة مُثُل از حوزة مسائل فلسفی خارج و وارد حوزة عرفان میشود؛ زیرا مسائل فلسفی و حلّ آنها صرفاً بر عقل و دریافتهای عقلی استوار است.
The problem of forms is one of the most fundamental issues of ontology, which was first put forth by Plato as one of the bases of his philosophy. However, it has remained as one of the most complex problems of theology of metaphysics to this day. Mulla Sadra has given a specific interpretation of it based on existentialism and believes the only way to reach forms is to observe them directly, and at the same time he has made every effort to offer arguments to prove the existence of forms. Allameh Tabataba’i holds the view that none of the rational arguments are sufficient to prove forms and believes that the reasons given are general, and through the arguments given, only a rational being is proven using natural beings, and it is a given that proving a general matter does not necessarily prove a specific matter. And if it is said that it is not possible to receive forms with rational perception but only with intuitive perception, as the scholars of forms believe, then the problem of forms does not fall within the domain of philosophy and enters the domain of mysticism because philosophic problems and their solutions are based on logic and rational perceptions.
https://tat.atu.ac.ir/article_10543_d97d74fab7083aea17bb4c93879613bd.pdf
ُثُل افلاطونی
طباطبائی
فلسفة صدرایی
ملاصدرا
Plato’s forms
Tabataba’i
Mulla Sadra’s Philosophy
Mulla Sadra
per
دانشگاه علامه طباطبایی
اندیشه علامه طباطبائی
2476-5813
2476-6259
2018-06-22
5
8
151
121
10.22054/tat.2020.48143.92
10819
Research Paper
مؤلفههای ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی از دیدگاه علّامه طباطبائی (ره)
Subjective Components Affecting the Manifestation of Ethical Social Action from Allameh Tabataba’i’s Point of View
نسیم کاهیرده
nasim.kahirdeh@gmail.com
1
کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه پیام نور مرکز تهران
ﺴﺎنﻫﺎ در ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽای ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪهاﻧﺪ زاده ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﺎز در درون ﺳﺎﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻧﻬﺎدی ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﺴﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺗحﺖ ﻓﺸﺎر ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎ، آداب، رسﻮم و ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪﻣﻨﺰﻟﮥ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪة «ﺧﻮد» ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ «ﻣﻦ» ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ازﭘﯿﺶﺗﻌﯿﯿﻦﺷﺪه ﺑﻪ ﺷﯿﻮهای ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد واﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ؛ زﯾﺮا ﻗﻮاﻋﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺻﻮرتﻫﺎی ذﻫﻨﯽ و ﺗﺨﻠﻒﭘﺬﯾﺮﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ آﻧﻬﺎ عمل کند ﺗﺤﻘﻖ ﺧﺎرﺟﯽ خواﻫﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ؛ این واقعیت درمورد کنش اجتماعی اخلاقی انسانها نیز مصداق دارد؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اخلاقیات در جامعه ﺗﻨﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻋﻤﻞ افراد ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد. در این میان یکی از ﭘﺮﺳﺶهای اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ چه مؤلفههای ذهنی، باعث بروز کنش اجتماعی - اخلاقی افراد میشود؛ سؤالی که دراین مقاله تلاش شد با بررسی و تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائی به آن پاسخ داده شود و آنچه که در پایان بهعنوان مؤلفههای ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی، شناسایی و تبیین شد شامل این موارد است: 1- معرفت؛ 2- نیاز؛ 3- ادراک اعتباری؛ 4- اراده؛ 5- ایمان. طبق دیدگاه علّامه، از بین این مؤلفهها، ایمان عامل اصلی و تضمینکننده بروز کنش اجتماعی اخلاقی از سوی افراد است.
Humans are born into social structures that are not self-created and live within a social institutional set-up that they themselves have not constructed and they operate under the pressure of constraints, customs, traditions, and laws. These all act as constituents of the “self “, but all these considered, the “I” still always responds to predetermined situations in a unique way because the rules governing society are subjective forms that can be broken, and it is only when the individual acts upon them that they manifest externally. This is also true of human moral social actions because the reproduction of morality in society is carried out only by the individuals acting by said morality. A fundamental question here is this: What subjective components lead to the manifestation of ethical social actions in individuals? In the present paper, it was strived to answer this question by examining Allameh Tabataba’i’s views through an analytic methodology. Ultimately, the following were identified as effective subjective components in the manifestation of ethical social action: 1) knowledge, 2) needs, 3) conventional conception, 4) free will, 5) emotions, and 6) faith. According to Allameh Tabataba’i, among these components, faith is the main factor that guarantees the manifestation of ethical social action by individua
https://tat.atu.ac.ir/article_10819_01f539cfb11dde59ac4a043f8a387fdd.pdf
علّامه طباطبائی
کنش اجتماعی
اخلاق
ذهنی
Allameh Tabataba’i
Ethics
Social Action
subjective